حق سبقاولویت ناشی از پیشی گرفتن را حق سَبْق میگویند و از آن در باب صلات و احیای موات سخن گفتهاند. ۱ - تعریف اصطلاحی حق سبقحق سبق عبارت است از حق اولویت در استفاده از مکانهای عمومی همچون مساجد، زیارتگاهها و بوستانها که به سبب پیشی گرفتن بر دیگران برای سبقت گیرنده ثابت است. ۲ - احکام حق سبقکسی که در استفاده از مکانی عمومی بر دیگران پیشی گیرد، نسبت به آن مکان حق اولویت پیدا میکند و در نتیجه دیگری نمیتواند در استفاده از آن مکان مزاحم وی گردد، مگر آنکه پیشی گیرنده از آن جا اعراض و آن را ترک کند؛ بلکه به قول برخی، اگر کسی او را از آن مکان به زور بلند کند و در آن جا نماز بگزارد، نمازش باطل است. امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: اگر کسی برای نماز یا عبادت یا قرائت قرآن یا دعا، بلکه تدریس یا وعظ یا فتوا دادن و غیر اینها، به جایی از مسجد سبقت بگیرد کسی حق برخیزاندن او را ندارد؛ چه فرد سابق با فرد مسبوق، در غرض مساوی باشند یا در آن اختلاف داشته باشند، پس کسی هر غرضی داشته باشد حق ندارد کسی را که به جایی از مسجد سبقت گرفته و دارای هر غرضی باشد، مزاحمت نماید. البته بعید نیست که نماز جماعت یا فرادا بر اغراض دیگر مقدم باشد، پس اگر جلوس فرد سابق بهمنظور قرائت یا دعا یا تدریس باشد و کسی بخواهد که در آن مکان نماز جماعت یا فرادا بخواند بر فرد سابق واجب است که جا را برای او خالی کند، البته سزاوار است که این مقید بشود به جایی که انتخاب اراده کننده نماز در آن مکان، بهمجرد خواهش نفس نباشد، بلکه یا بهخاطر انحصار محل نماز در آن یا بهخاطر غرض راجح دینی باشد؛ مانند ملحق شدن به صفهای نماز جماعت و مانند آن. و لیکن اصل مساله در جایی که جلوس شخص سابق بهخاطر عبادت مانند دعا و قرائت باشد نه بهخاطر مجرد تفریح و استراحت، خالی از اشکال نیست، پس ترک احتیاط برای فرد مسبوق به عدم مزاحمت و برای شخص سابق به خالی نمودن جا برای او در آن سزاوار نیست. و ظاهر آن است که نماز فرادا با نماز جماعت مساوی میباشد، پس دومی اولویتی بر اولی ندارد، بنابراین کسی که به جایی از مسجد جهت نماز فرادا سبقت بگیرد، کسی که میخواهد جماعت بخواند حق ندارد او را مزاحمت نماید اگرچه درصورتیکه جای دیگری برای فرد سابق پیدا شود بهتر است که جا را برای او خالی کند و نباید منّاع خیر از برادرش باشد.» [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۳۰، کتاب احیاء الموات و المشترکات، القول فی المشترکات، مسالة۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۲.۱ - حق تحجیردر تملک با احیا شرط است که شخصی بهوسیله تحجیر بر او سبقت نگرفته باشد؛ زیرا تحجیر برای تحجیرکننده مفید اولویت است، پس او نسبت به احیا و تملک مورد تحجیر، از غیر خودش اولی میباشد؛ بنابراین، حق جلوگیری دارد. و اگر بر تحجیرکننده زور بگوید و آن را احیا کند مالک آن نمیشود. [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۲۰، کتاب احیاء الموات و المشترکات، القول فی احیاء الموات، مسالة۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
امام خمینی در معنای تحجیر در تحریرالوسیله میفرماید: «منظور از «تحجیر» این است که آنچه دلالت بر اراده احیا نماید احداث کند مانند قرار دادن سنگها یا جمع نمودن خاک یا کندن پایه یا فرو بردن تخته، یا نی یا مانند اینها در اطراف و جوانب آن، یا اینکه شروع کند در احیای آنچه که احیای آن را اراده نموده است، مانند اینکه چاهی از چاههای قنات مندرسی که احیای آن را اراده نموده است حفر کند، زیرا کندن آن نسبت به بقیه چاهها تحجیر میباشد، بلکه و نسبت به زمینهای مواتی که بعد از جریان از آب قنات آبیاری میشوند؛ پس کسی حق احیای آن قنات و احیای آن زمینها را ندارد. و همچنین است اگر بخواهد نیزاری را که در آن آب و نی میباشد احیا کند پس اگر فقط شروع به قطع آب آن نماید تحجیر آن میباشد و کسی حق ندارد که با قطع نی آن، آن را احیا کند.» [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۲۰، کتاب احیاء الموات و المشترکات، القول فی احیاء الموات، مسالة۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
تحجیر، مفید اولویت است و مفید ملکیت نیست؛ پس فروش آن، بنابر احتیاط (مستحب) صحیح نمیباشد؛ اگرچه جواز آن بعید نیست. البته صلح از آن صحیح است و ارث برده میشود و در معامله ثمن واقع میشود؛ زیرا آن حقی است که قابل نقل و انتقال است.» [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۲۱، کتاب احیاء الموات و المشترکات، القول فی احیاء الموات، مسالة۲۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۳ - پانویس۴ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۳۳۷. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |